آیا می دانید که کلمه "آکبند" یک کلمه من درآوردی از خطه آبادان است. قدیما کهآبادان، بندر مشهوری بود و مسیر ورود اجناس انگلیسی، گویا روی بستههایی که درانگلیس بستهبندی شده بودند مینوشتهاند"UK Band"که به مرور زمان و با خلاقیت آبادانیهای همیشه در صحنه، این کلمه بهآکبند تغییر هویت داده است، چیزی که سفت بسته بندی شده است
1- هرگز سیگار نکشید و اگر میکشید ، نیمه آخر آن را هیچ وجه نکشید.
2- در حمام هیچگاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل
تدریجی است.
3- هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را
به برق وصل کنید. بهتر است موبایل خاموش باشد.
4- چای بیشتر از یک روز مانده را اصلا ننوشید.
5- هنگام روشن کردن کولر اتومبیل خود ابتدا به مدت حداقل 5 دقیقه پنجره ها را باز بگذارید و در پمپ بنزینها کولر را خاموش نمایید.
6- غذای خود را بیشتر از یکبار در مایکروفر گرم نکنید و بعد از آن
درصورت عدم استفاده دور بریزید.
7-با حیوانات خانگی تعامل مثبت داشته باشید. آنها ممکن است از خیلی
از انسانها سالمتر و تمیزتر باشند. عوامل مشترک زیاد آنها با انسانها
میتواند به شکل واکسن در بدن عمل کند.
8- هنگام غذا بین هرلقمه حداقل 1 دقیقه فاصله بگذارید و دو ساعت قبل
و بعد از غذا و هنگام آن نوشیدنی ننوشید.
9-هنگام حرکت اتومبیل، پنجره ها را تماما باز نکنید تا هوا بصورت
باد وارد مجاری تنفسی نگردد.
10- لوازم آرایشی را بیشتر از 5 ساعت برروی پوست خود باقی نگذارید.
سلولهای پوستی نیاز به تعرق و تنفس دارند. درمنزل نیز تا حد امکان از
لباسهای گشاد ، راحت و باز استفاده نمایید.
11- موهای خود را بیش از یکبار در شبانه روز شانه نکنید.مراقب ورود شوره سر (حتی بصورت نامرئی) به چشمها و مجرای تنفسی خود باشید.
12- هنگام دویدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهدارید.هنگام نشستن و
خوابیدن برعکس سر خود را پایین نگهدارید.
13- توجه بیش از حد به وزن، سودمند نیست. بدن انسان قادر است بصورت
خودکار میزان ورودی، جذب و میزان دفع را تنظیم نماید
14-اگر نیاز مالی ندارید، لازم نیست روزی 8 ساعت کار کنید. بهترین
تعداد ساعات کاری بین 5 الی 6 ساعت میباشد.
15- افراط در هر چیز برای سلامت است.
16-هرگز پشت مانیتور (های قدیمی) که روشن هستند قرار نگیرید. ضرر آنهااز خیلی از دستگاههای عکسبرداری بیشتر است.
17-ورزش و تحرک در ابتدای صبح نه تنها سودمند نیست بلکه خطرناک نیز
هست. سعی کنید آن را در حداقل 3 ساعت بعد از بیداری و یا عصر انجام دهید.
18- توجه بیش از حد به امور سیاسی، ورزشی و اقتصادی برای سلامت روان مضربوده و در دراز مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات
روانی میگردد.
19- معجزه جواهر آلات برای خانمها را فراموش نکنید. حتی اگر صرفا به
دیدن آنها باشد.
20- هیچگاه به پهلو نخوابید. سعی کنید در جهت عمود بر محور مغناطیسی زمین بخوابید.
اگر احساس میکنید دیگرانی که دوستشان دارید، شایسته 10% افزایش سن میباشند، چرا این ایمیل را برای آنها نیز نمیفرستید؟
اگر مایل هستید ظرف چند دقیقه تجارب سالها زندگی بزرگترین انسانها را دریافت کنید . . . بخوانید
١- لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره میشود، میتواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره میشود، شکست دهد. ((نارسیس))
٢- برای کشتن یک پرنده یک قیچی کافی ست.لازم نیست آن را در قلبش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی .پرهایش رابزن...خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند .
٣- هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم. ((هلن کلر ))
۴- برای پخته شدن کافیست که هنگام عصبانیت از کوره درنروید .
۵- همیشه بهترین راه را برای پیمودن می بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن عادت کرده ایم. ((پائولو کوئلیو))
۶- اندیشیدن به پایان هر چیز، شیرینی حضورش را تلخ می کند. بگذار پایان، تو را غافلگیر کند، درست مانند آغاز.
٧- هیچ کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد.
٨- بمان تا کاری کنی نه کاری کنیم تا بمانیم.(دکتر شریعتی)
٩- از حضرت عیسی(ع)پرسیدند که سخت ترین چیز در هستی چیست؟ گفت: خشم خدا. گفتند: از این خشم چگونه امان یابیم. گفت: ترک خشم خویش کنید تا ایمن از خشم خدا شوید.
١٠- آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق می گردد، ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است. زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند تصور می کند.
١١- لحظات شادی خدا را ستایش کن، لحظات سختی خدا را جستجو کن، لحظات آرامش خدا را مناجات کن، لحظات دردآور به خدا اعتماد کن، و در تمام لحظات خداوند را شکر کن.
١٢- شاد بودن بزرگترین انتقامی است که می توان از زندگی گرفت.
١٣- تاریخ یک ماشین خودکار و بی راننده نیست و به تنهایی استقلال ندارد، بلکه تاریخ همان خواهد شد که ما می خواهیم. ((ژان پل سارتر))
١۴- بهترین اشخاص، کسانى هستند که اگر از آن ها تعریف کردید، خجل شوند و اگر بد گفتید، سکوت کنند. ((جبران خلیل جبران))
١۵- مشکلی که با پول حل شود، مشکل نیست ,هزینه است!!!!
١۶- در زندگی از تصور مصیبت های بیشماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتادند .
١٧- ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی باشی که دیگران می خواهند
آدامس : تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود احمق: کسی که دختر همسایه را در تاریکی نبوسد ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد ازدواج :قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند بزبیار : فلک زده ای که زنش زشت و کلفتش بیریخت باشد بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است زوج ایده آل :شوهر کر و زن لال مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد
آنجا که درخت بید به آب می رسد، یک بچه قورباغه و یک کرم همدیگر را دیدند
آن ها توی چشم های ریز هم نگاه کردند...
...و عاشق هم شدند.
کرم، رنگین کمان زیبای بچه قورباغه شد،
و بچه قورباغه، مروارید سیاه و درخشان کرم..
بچه قورباغه گفت: «من عاشق سرتا پای تو هستم»
کرم گفت:« من هم عاشق سرتا پای تو هستم.قول بده که هیچ وقت تغییر نمی کنی..»
بچه قورباغه گفت :«قول می دهم.»
ولی بچه قورباغه نتوانست سر قولش بماند. او تغییر کرد.
درست مثل هوا که تغییر می کند.
دفعه ی بعد که آنها همدیگر را دیدند، بچه قورباغه دو تا پا درآورده بود.
کرم گفت:«تو زیر قولت زدی»
بچه قورباغه التماس کرد:« من را ببخش دست خودم نبود...من این پا ها را نمی خواهم...
...من فقط رنگین کمان زیبای خودم را می خواهم.»
کرم گفت:« من هم مروارید سیاه و درخشان خودم را می خواهم.
قول بده که دیگر تغییر نمیکنی.»
بچه قورباغه گفت قول می دهم.
ولی مثل عوض شدن فصل ها،
دفعه ی بعد که آن ها همدیگر را دیدند،
بچه قورباغه هم تغییر کرده بود. دو تا دست درآورده بود.
کرم گریه کرد :«این دفعه ی دوم است که زیر قولت زدی.»
بچه قورباغه التماس کرد:«من را ببخش. دست خودم نبود. من این دست ها را نمی خواهم...
من فقط رنگین کمان زیبای خودم را می خواهم.»
کرم گفت:« و من هم مروارید سیاه و درخشان خودم را...
این دفعه ی آخر است که می بخشمت.»
ولی بچه قورباغه نتوانست سر قولش بماند. او تغییر کرد.
درست مثل دنیا که تغییر می کند.
دفعه ی بعد که آن ها همدیگر را دیدند،
او دم نداشت.
کرم گفت:«تو سه بار زیر قولت زدی و حالا هم دیگر دل من را شکستی.»
بچه قورباغه گفت:« ولی تو رنگین کمان زیبای من هستی.»
«آره، ولی تو دیگر مروارید سیاه ودرخشان من نیستی. خداحافظ.»
کرم از شاخه ی بید بالا رفت و آنقدر به حال خودش گریه کرد تا خوابش برد.
یک شب گرم و مهتابی،
کرم از خواب بیدار شد..
آسمان عوض شده بود،
درخت ها عوض شده بودند
همه چیز عوض شده بود...
اما علاقه ی او به بچه قورباغه تغییر نکرده بود.با این که بچه قورباغه زیر قولش زده بود، اما او تصمیم گرفت ببخشدش.
بال هایش را خشک کرد.
بال بال زد و پایین رفت تا بچه قورباغه را پیدا کند.
آنجا که درخت بید به آب می رسد،
یک قورباغه روی یک برگ گل سوسن نشسته بود.
پروانه گفت:«بخشید شما مرواریدٍ...»
ولی قبل ازینکه بتواند بگوید :«...سیاه و درخشانم را ندیدید؟»
قورباغه جهید بالا و او را بلعید ،
و درسته قورتش داد.
و حالا قورباغه آنجا منتظر است...
...با شیفتگی به رنگین کمان زیبایش فکر می کند....
...نمی داند که کجا رفته.
جی آنه ویلیس
از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد