بعضی از این تکنولوژی ها تا مدت ها در بازار باقی مانده و شاخص های کاملا جدیدی را تعریف می کنند و برخی دیگر به سرعت از میان رفته و جای خود را به محصولات جدید تر می دهند. در این مطلب می خواهیم نگاهی به گجت ها و تکنولوژی هایی بیاندازیم که خیلی سریع از میان رفتند.
حجم تکنولوژی ها و محصولاتی که روزانه در حال معرفی و عرضه شدن هستند؛
تا چه اندازه بالا است. بعضی از این تکنولوژی ها تا مدت ها در بازار باقی
مانده و شاخص های کاملا جدیدی را تعریف می کنند و برخی دیگر به سرعت از
میان رفته و جای خود را به محصولات جدید تر می دهند. در این مطلب می خواهیم
نگاهی به گجت ها و تکنولوژی هایی بیاندازیم که خیلی سریع از میان رفتند.
اگر می خواهید با آن ها آشنا شوید، به ادامه مطلب مراجعه کنید.
Flip
دوربین های فیلمبرداری پرتابل فلیپ، برای اولین بار در 2007 پدیدار
شدند و فروش بسیار خوبی را هم تجربه کردند. به طوری که در دو سال اول
عرضه، 2 میلیون دستگاه از آن ها به فروش رسید. به مرور زمان نسخه های
متعددی از این دوربین ها به بازار آمد و بهبود هایی از جمله قابلیت ضبط HD
به آن ها اضافه شد. مصرف کنندگان می توانستند با اضافه کردن طرح و نقش
دلخواهشان به بدنه این دوربین ها، طراحی مورد علاقه خود را روی آن ها
اعمال کنند.
اما از آن جایی که بازار تلفن های هوشمند در سال 2009
به شدت داغ شده بود، کمپانی سازنده توانایی رقابت را در خود ندید و حق
امتیاز فلیپ را با قیمت 590 میلیون دلار به شرکت سیسکو فروخت. اما سیسکو
هم نتوانست با این همه تلفن همراهی که قابلیت ضبط ویدئویی را در اندازه ای
کوچکتر و با امکاناتی بیشتر ارائه می کنند؛ رقابت کند. پس در آپریل همین
امسال به عمر فلیپ پایان داد.
- مایکروسافت کین:
کین تلفنی بود که مایکروسافت سرمایه گذاری زیادی رویش انجام داد و
با سر و صدای زیادی معرفی اش کرد. اما بازخورد هایی به این تلفن داده شد
که مایکروسافت اصلا منتظرش نبود. تقریبا 6 هفته از وارد شدن این گوشی به
بازار فروش می گذشت که مایکروسافت فروش آن را متوقف کرد. آن هم به خاطر
خریداران بسیار کم و اوضاع بسیار بد فروش. در نهایت کل تیمی که روی تلفن
کین کار می کردند، به پروژه ویندوز فون 7 هدایت شدند. پروژه ای که تاکنون
موفق عمل کرده است.
- Audrey از شرکت 3Com:
آدری پروژه ای بود که وقتش را به برنامه ریزی برای انجام وظایف
کوچک در خانه اختصاص داده بود. البته بیشتر به درد آشپزخانه می خورد. شرکت
3Com این گجت اینترنتی را در سال 2000 به بازار عرضه کرد تا راهی آسان
برای مدیریت ایمیل ها و تقویم های دیجیتالی و همچنین جستجو در اینترنت
ارائه دهد. اما این دستگاه ثابت کرد که برای اینترنت پر هزینه و خام آن
روز ها؛ نمی تواند چندان کارآمد باشد. در نتیجه تولید آن در کمتر از هشت
ماه متوقف شد.
- سرویس Lala
لالا یک سرویس جذاب بود که به کاربران اجازه می داد که آهنگ ها را
یک بار به صورت رایگان گوش کنند و سپس برای هر بار پخش آهنگ از آن ها 10
سنت پول می گرفت. کاربران همچنین می توانستند با پرداخت 89 سنت، آهنگ را
خریداری نمایند. لالا کم کم در نسخه های متعددی عرضه شد و در نهایت با
اضافه کردن قابلیت های تحت کلود، به کاربران اجازه می داد که آهنگ هایشان
را آپلود کرده و از هر کامپیوتری که می خواهند به آن ها دسترسی پیدا کنند.
با تجاری تر شدن سرویس لالا، صاحب آیتیونز نگران کسب و کار خود شد. در
نتیجه اپل این سرویس را در دسامبر 2009 خرید و در ماه می سال بعد، صدای
لالا را برای همیشه خاموش کرد.
- پاور مک G4 مکعبی:
کامپیوتر زیبایی بود که البته مورد توجه هم قرار گرفت. اما گران
بود و این کار به روز رسانی آن را سخت می کرد. البته این را هم باید گفت
که پاور مک با مشکلات حرارتی زیادی هم دست به گریبان بود. این هم از شرح
عمر یک ساله پاور مک G4 !
- کامپیوتر های شخصی فوق کوچک ویندوزی:
در سال 2006 بود که مایکروسافت شروع به ترقیب سازندگان سخت افزاری
به ساخت کامپیوتر های پرتابل و سبک و کوچک کرد. نتیجه دستگاه هایی مانند
این، از شرکت OQO بودند. این دستگاه 1.5 گیگاهرتز پردازنده را با 60
گیگابایت هارد دیسک و 1 گیگابایت رم مخلوط می کرد و به دست شما می رساند.
ویندوز ویستا و خدمات پهنای باند موبایلی را هم روی آن در اختیار داشتید.
دستگاه های شبیه این، گجت های تاثیر گذاری بودند اما خیلی زود توسط
اسمارتفون ها و نوت بوک های مجهز به Wi-Fi کنار زده شدند. حالا این تبلت
است که دارد نوت بوک را کنار می زند. اما به نظرتان چرا چنین چیزی در آن
زمان موفق نشد؟
- واقعیت مجازی:
مواظب باشید که واقعیت مجازی را با واقعیت افزوده اشتباه نگیرید.
واقعیت مجازی چیزی شبیه فناوری سه بعدی امروزی بود. اما برای دهه 90 . در
آن زمان مردم واقعا مشتاق بودند که تجربه همه جانبه و غنی ای با این
تکنولوژی داشته باشند. اما دستگاه های بزرگ و حجیم آن زمان نتوانستند این
انتظار را به خوبی برآورده کنند.
با بر سر گذاشتن این کلاه ها
مردم وارد دنیای کاملا مجازی ای می شدند که توسط کامپیوتر تولید شده بود.
اما با اینترفیس تعاملی خود احساس واقعیت را منتقل می کرد. البته قرار بود
که منتقل بکند. در واقعیت این فناوری با آن کلاه سنگین و دسکتش های
الکترودی فقط می توانست شبیه سازی ضعیفی را از واقعیت ارائه دهد.
- Pippin، محصول مشترک اپل و باندای
اپل سعی کرد با این کنسول در بازار بازی های ویدئویی 1995 وارد
شود. بازاری که قبلا توسط پلی استیشن سونی، نینتندو 64 و سگا سترن اشغال
شده بود. پیپین می خواست تمام این کنسول ها را با قلب قدرتمند مکینتاشی
خودش از راه به در کند. پیپین می توانست هم بازی را به کاربرانش بدهد و هم
سایر سرگرمی های پرطرفدار را. می توانست هم به عنوان یک سی دی رام و هم
به عنوان یک کامپیوتر شبکه عمل کند. اما تعداد بسیار کم بازی های موجود
(18 گیم) و همچنین قیمت گران 599 دلاری، باعث شدند که این کنسول شکست
بخورد.
- گوگل Wave:
گوگل ویو در آگوست سال 2010 به آب انداخته شد و یک سال بعد، روی
ساحل به گل نشست. این سرویس امکان همکاری و ارتباطات دیجیتال را به
کاربران خود می داد. البته قبل از هر چیز باید چندین صفحه درباره آن
مطالعه می کردید و ویدئوی آموزشی طولانی اش را هم می دیدید. این تکنولوژی
مملو از قابلیتهای مختلف بود و به کسانی که روی یک پروژه کار می کردند،
اجازه می داد که پیشرفت کار خود را در مرورگرشان ببینند. در این سرویس، وب
به هر کاری کمک می کرد و البته امکان یکپارچه شدن با بلاگ ها هم برای آن
محیا بود.
اما با وجود مقدار اطلاعات زیاد و اینترفیس سخت، در مرور
زمان مردم فهمیدند که اگر به سراغ یاد گرفتن نحوه کار با این سرویس
بروند، وقتشان را روی یاد گرفتن یک زبان مرده تلف کرده اند. پس رفته رفته
طوفان فرونشست و دریا دوباره آرام و خالی از موج گردید. و این اصلا به نفع
گوگل نبود...
وایمکس
سیستم ارتباطی و دیجیتالی بی سیم می باشد. همچنین به عنوان پروتکل ۸۰۲٫۱۶ (
توسط IEEE ) شناخته شده است که جایگزینی برای شبکه های بی سیم نواحی شهری
تعیین شده است. WiMAX می تواند دستیابی بی سیم پهن باند فراهم سازد ( BWA )
که تا ۳۰ مایل ( ۵۰ کیلومتر ) برای ایستگاه های ثابت و ۳ تا ۱۰ مایل ( ۵
تا ۱۵ کیلومتر ) برای ایستگاه های سیار را پوشش می دهد. برعکس، استاندارد
های شبکه های بی سیم محلی برای سیستم Wi-Fi در پروتکل ۸۰۲٫۱۱ در اکثر حالت
ها به تنها ۱۰۰ تا ۳۰۰ فوت ( ۳۰ تا ۱۰۰ متر ) محدود شده است.
با WiMAX، سرعت داده ها در شبکه هایی مانند Wi-Fi به سادگی پشتیبانی می شود. اما موضوع تداخل امواج کاهش می یابد. WiMAX بر روی هر دو فرکانس های مجاز و غیر مجاز قابل اجراست که بدین وسیله محیطی تحت کنترل فراهم ساخته و الگوی اقتصادی قابل رشدی را برای امواج قابل حمل بی سیم ایجاد می سازد.
WiMAX می تواند برای شبکه های بی سیم دقیقا به طور مشابه ای با پروتکل های رایج Wi-Fi مورد استفاده قرار گیرد. WiMAX نسل دوم پروتکلی است که استفاده موثرتری از پهنای باند و جلوگیری از تداخل امواج را امکان پذیر ساخته و امکان سرعت های داده ی بالاتری بر روی مسافت های طولانی تر ممکن می سازد.
استاندارد ۸۰۲٫۱۶ از IEEE ویژگی های تکنیکی از پروتکل های ارتباطی را تعیین می سازد. گروه orum در WiMAX وسیله ای برای تست تجهیزات تولید کنندگان برای سازگاری بیشتر پیشنهاد می کند که همان طور که برای یک گروه صنعتی چنین محیطی را فراهم می سازد که مختص پرورش تجاری سازی و توسعه ی تکنولوژی می باشد.
WiMAX می تواند یک نقطه مرکزی را برای مشتریان فراهم سازد. علاوه بر آنکه چنین امکاناتی برای فراهم کنندگان خدمات، تولید کنندگان، تحلیل گران و محققانی که به تکنولوژی WiMAX، خدمات و محصولات آن علاقه مندند نیز امکان پذیر است. به زودی، WiMAX اصطلاحی به خوبی شناخته شده ای برای توصیف دستیابی اینترنت بی سیم در سرتاسر دنیا خواهد شد
سایت آسمان رایانه یک راهنمای تصویری بسیار جالب برای آشنایی با کابل ها تهیه کرده است. در این راهنما نه تنها با شکل و کاربرد این کابل ها آشنا میشوید، بلکه اسامی آنها را هم فرا خواهید گرفت. و وقتی نام کابل ها را بدانید در خیلی مواقع به کارتان خواهد آمد.
این یکی معرف حضور همه هست. نام آن USB نوع A است. کابلی که این روزها همه جا دیده میشود. با آمدن آن ارتباطات های پارالل و پورت های سریال منقرض شدند. این مدل کابل در واقع از USB 1 و نوع جدیدتر که USB 2 نام دارد تشکیل شده. USB 2 نسبت به نسخه اول سریع تر است. کابل یو اس بی امکان انتقال اطلاعات و انرژی برای تامین برق مورد نیاز را به صورت همزمان فراهم میکند.
اگر تا به حال کابل بالایی را ندیده اید همین الان از سایت خارج شوید و کامپیوتر را خاموش کنید.
USB type B این یکی اغلب طرف دیگر یک کابل USB را تشکیل میدهد. و معمولا برای متصل کردن لوازم جانبی کامپیوتر مانند پرینتر و اسکنر استفاده میشود.
کابل سوم یو اس بی کوچولو است! که به آن Mini USB گفته میشود. همانطور که از اسم آن مشخص است نسبت به اتصالات قبلی جای کمتری اشغال میکند و برای دستگاه های کوچک مانند اتصال گوشی موبایل یا دوربین دیجیتال استفاده میشود. نوع بعدی مدل فسقلی تری نسبت به یو اس بی کوچولو است. که من ترجیح میدهم آن را «فسقل یو اس بی» صدا کنم! اما نام اصلی آن Micro USB است. و برخی شرکت ها مانند موتورولا و ال جی از آن زیاد استفاده میکنند.
IEEE 1394 (aka FireWire) این مدل جایگزینی برای کابل USB محسوب میشود و توسط شرکت اپل به شهرت رسیده است. میبینید اپل همیشه دوست دارد که متمایز باشد! شرکت سونی نام این اتصال را iLink گذاشته است. ممکن است آن را بر روی یک دوربین فیلم برداری دیجیتال و یا یک آی پاد قدیمی ببینید. این اتصال سرعت انتقال اطلاعات بالایی دارد. مدل شش پین این اتصال امکان انتقال انرژی را هم دارد.
FireWire 800 نسبت به اتصال قبلی سریع تر است و در سال 2003 معرفی شده است. اما برای اتصال نیاز به کانکتورهای متفاوتی دارد که این کار استفاده آن را محدود کرده است.
این یکی کابل مشهوری است. با آقای RJ45 آشنا شوید. ایشان نقش مهمی را در زندگی شبکه ای ما بازی میکنند. البته از وقتی که قیمت مس گران شده این کابل ها هم به شدت گران شده اند. این کابل در بین عموم به نام «کابل شبکه» مشهور است. این کابل به چند دسته بندی تقسیم میشود که مشهورترین آنها شامل Cat5 و Cat6 است. نوع Cat5 امکان انتقال اطلاعات را تا 100 مگابیت در ثانیه را دارد. و نوع Cat6 این امکان را تا 1000 مگابیت افزایش داده است.
eSATA اسم این کابل تازگی ها زیاد به گوش میخورد. اگر کامپیوتر رومیزی خود را اخیرا خریده باشید نوع اتصال هارد دیسک شما از نوع SATA است.
این یکی یک حرف e اضافه دارد که مخفف External یا همان خارجی است. این کابل را خارجی ها ساخته اند!؟ نه، منظور این است که این کابل خارج از کیس کامپیوتر استفاده میشود. سرعت انتقال اطلاعات این کابل بیشتر از USB و Firewire است. و معمولا در هارد دیسک های اکسترنال استفاده میشود. لپ تاپ های جدید هم معمولا ورودی این کابل را دارند.
HDMI این یکی خیلی مهم است. با آمدن این اتصال فاتحه کابل های S-Video و DVI خوانده شده است. ضمنا اسم با کلاسی هم دارد: High Definition Multimedia Interface و همانطور که از اسمش مشخص است برای انتقال صوت و تصویر HD به کار میرود. تمام گجت های چند رسانه ای در حال مجهز شدن به این نوع اتصال هستند. از لپ تاپ ها گرفته تا تلویزیون های ال سی دی و دوربین های فیلمبرداری دیجیتال. سرعت بالای انتقال اطلاعات تنها خصوصیت مفید این اتصال نیست. این اتصال از مکانیزمی به نام CEC پشتیبانی میکند که امکان کنترل وسایل الکترونیکی را از طریق این پورت فراهم میکند. از طریق این درگاه میتوان به دستگاه مورد نظر فرمان داد. در آینده خواهید دید که این امکان چقدر مورد استفاده خواهد بود.
این یکی DVI نام دارد. و همانی است که گفتیم در حال جایگزین شدن با HDMI است. این یک اتصال تصویری است که اغلب برای اتصال مانیتورهای LCD به کامپیوتر استفاده میشود. و ممکن است شما هم یکی از آنها را داشته باشید.
اتصال آخر DisplayPort نام دارد. و برای اتصال بین کامپیوتر و مانیتور طراحی شده. اما هنوز به صورت عمده عرضه نشده است. این کابل علاوه بر سرعت بسیار بالای انتقال اطلاعات از DRM هم پشتیبانی میکند. DRM چیست؟ یک روش محافظت سخت افزاری از کپی رایت صوت و تصویر!