ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
آدامس : تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود احمق: کسی که دختر همسایه را در تاریکی نبوسد ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد ازدواج :قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند بزبیار : فلک زده ای که زنش زشت و کلفتش بیریخت باشد بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است زوج ایده آل :شوهر کر و زن لال مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد